جملات عاشقانه
خواستم زیبا گلی را زینت خاطر کنم / دیدم اندر خاطرم جز تو گلی زیبا نبود
.
.
.
گذر تک تک این ثانیه های سپری گشته ی عمرم
به قدیمی شدن دوستیت می ارزد . . .
.
.
.
دلبرم اندر خیالم خودنمایی میکند / در فراقش این دل من بینوایی میکند
او برفت و پشت پا زد بر دل و دنیای من / کار دل را ببین که بهرش بیقراری میکند
.
.
.
دلم تنگ است امشب بهر زاری / به روی موج گریه تک سواری
صفای گریه ای در خلوتم را / نمیبخشم به سال خنده داری . . .
.
.
.
سردم شده است و از درون میسوزم / حالا شده کار هر شب و هر روزم
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری / من دکمه این قافیه را میدوزم . . .
.
.
.
سالها در کوچه دل یاد تو بود
یاد آن کوچه و آن رهگذر خسته بخیر . . .
.
.
.
بگفتا عشق شیرین بر تو چون است / بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک / بگفت آنگه که باشم مرده در خاک . . .
.
.
.
تو دوری از برم ، دل در برم نیست / هوای دگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم / تمنایی دگر اندر سرم نیست . . .
.
.
.
دوباره نامه ات را باد آورد / دو خط باران دو خط گریه کمی درد
جواب ساده ای میخواست اما / تمام دفترم را خط خطی کزد
.
.
.
دلت آب ترین دریاست یارم / نگاهت وسعت دنیاست یارم
تو حتی موقع لبخند هایت / غمی در چهره ات پیداست یارم . . .
.
.
.
بلندی شب یلدای من باش / طلوع روشن فردای من باش
ولی فردا خدا داند کجاییم / همین حالا همین حالای من باش . . .
.
.
.
تو دنیایی که جای آرزو هاست / کسی جز تو منو عاشق نمیخواست
بیا تا تکیه گاه من تو باشی / دلم مثل خودت تنهای تنهاست . . .
.
.
.
منم عاشق مرا با غم سازگار است / تو معشوقی تو را با غم چه کار است ؟
.
.
.
گاه گاهی به یادت غزلی میخوانم / تا نگویی که دلم غافل از آن عهد و وفاست
خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند / خوب من ، با همه خوبان حساب تو جداست
.
.
.
ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی / آتش به شب تار زدی خسته نباشی
ای غصه دمت گرم که در لحظه شادی / با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی . . .